توانمندسازی

مفهوم تَوانمَندْسازی در علوم مختلفی شامل؛ جامعه‌شناسی، روانشناسی، مدیریت و… مورد بحث قرار گرفته‌است و در هر یک از آن‌ها از جنبهٔ خاصی تعریف شده.

در علم مدیریت نیز توانمندسازی صرفاً از یک جنبه مورد توجه قرار نمی‌گیرد بلکه حتی در مدیریت نیز جنبه‌های متعددی را برای توانمندسازی قائلند. یکی از این انواع توانمندسازی روانی می‌باشد. توانمندسازی روانی خود به چهار بعد تقسیم می‌شود:

  • تأثیرگذاری
  • معناداری
  • خودسامانی
  • شایستگی

توانمند سازی فرایند تشویق فرد برای تفکر، رفتار، مدیریت، اقدام و تصمیم‌گیری درمورد اهداف شغلی خود است. توانمندشدن به‌معنای داشتن احساس کنترل در محیط کار خود و با داشتن این مهارت نرم از سری مهارت های نرم است که به شما اعتماد می‌شود تا درباره مسئولیت‌های خود به‌درستی تصمیم گیری کنید. در این مطلب به این می‌پردازیم که تعریف توانمندسازی چیست و درمورد راه‌های توانمندسازی شما در محیط کار نیز بحث خواهیم‌کرد.

توانمندسازی چیست؟
توانمند سازی، عملی برای تقسیم اختیارات، دانش و پاداش‌ها با دیگران است. توانمندسازی باید افراد را در زمینه ابتکارعمل، تصمیم‌گیری و حل مشکلات توانمند کند. ایده توانمندسازی این است که دادن مهارت عمل، منابع، فرصت‌ها و مسئولیت‌ها به دیگران باعث رشد شغلی و افزایش رضایت در محیط کار خواهد شد. توانمند‌سازی به‌معنی کنترل محیط کار خود و استفاده از مهارت‌ها و استعدادها به ‌شیوه‌ای است که به نفع شما و سازمانتان باشد؛ این امر به بهره‌وری بیشتر و نتایج مطلوب‌تری منجر می‌شود.

توانمندسازی کارکنان Employee empowerment روشی است که سازمان نیروی انسانی را قادر می‌سازد تا فعالیت‌های فردی و سازمانی را به درستی انجام دهند. این بهبود توانمندی از طریق رشد حرفه‌ای کارکنان میسر شده و از مباحث مهم مدیریت منابع انسانی سازمان‏‌ها به حساب‏ می‏‌آید.

در توانمندسازی کارکنان مهم آن است که هرکدام از افراد سازمان چه احساسی نسبت به توانمندبودن‏ خود دارند. توانمندی منابع انسانی، به عنوان یک رویکرد نوین انگیزش درونی شغل، به معنی آزاد کردن نیروهای درونی کارکنان و فراهم کردن بسترها، و به وجود آوردن فرصت‌‏ها برای شکوفایی‏ استعدادها، توانایی‏‌ها و شایستگی‌‏های افراد می‏‌باشد. دستیابی به اهداف توانمندسازی از طریق فعالیت‌هایی مانند بهسازی نیروی انسانی و توسعه منابع انسانی میسر می‌شود.

توانمندسازی با تغییر در باورها، افکار و طرز تلقی‏‌های کارکنان شروع می‌‏شود. به این معنی که آنان باید به این باور برسند که توانایی و شایستگی لازم برای انجام وظایف را به طور موفقیت‌‏آمیز دارند. کارکنان باید احساس کنند که آزادی عمل و استقلال در انجام فعالیت‏‌ها را دارند. آنها باید باور داشته باشند که توانایی تأثیرگذاری و کنترل بر نتایج شغلی را دارند. احساس کنند که اهداف شغلی معنی‏‌دار و ارزش‏مندی را دنبال می‏‌کنند. در نهایت باور داشته باشند که با آنان صادقانه و منصفانه رفتار می‏‌شود.

تعریف توانمدسازی کارکنان
واژه EMPOWER در فرهنگ واژگان آکسفورد، قدرتمند شدن، مجوز دادن، ارائه قدرت و تواناشدن معنی شده است. در معنای خاص قدرت بخشیدن و دادن آزادی عمل به افراد برای اداره خود و در مفهوم سازمانی به معنای تغییر در فرهنگ و شهامت در ایجاد و هدایت یک محیط سازمانی است.

توانمندسازی عبارت است از یاد دادن چیزهایی به دیگران که می‌توانند انجام دهند تا به شما کمتر متکی باشند. برخی دیگر توانمندسازی را شکلی از عدم تمرکز می‌دانند که مستلزم واگذاری اختیارات تصمیم‌گیری اساسی به زیردستان است. در توانمندسازی کارکنان نه تنها نیازمند اختیار هستند، بلکه باید آموزش کافی و اعتبار مالی و اطلاعات کافی را دارا باشند تا بتوانند در زمینه تصمیم‌های خود پاسخگو باشند.


توانمندسازی زنان
توانمندسازی زنان، که توانمندسازی جنسیتی نیز نامیده می‌شود، تبدیل به یکی از موضوعات مهم مورد بحث در دو زمینهٔ توسعه و اقتصاد شده‌است. تمامی جوامع، مشاغل، انجمن‌ها و احزاب از پیاده‌سازی برنامه‌ها و سیاست‌هایی که نظریهٔ توانمندسازی زنان را اتخاذ می‌کنند منفعت می‌برند. در پرداختن به مسائل حقوق بشر و توسعه، یکی از دغدغه‌های اصلی این روند توانایی‌بخشی یا قدرت‌دهی است. «رویکرد توسعه و قابلیت‌های بشری»، «اهداف توسعه هزاره» و دیگر رویکردها/اهداف معتبرْ همگی به توانایی‌بخشی و مشارکت به‌عنوان قدمی ضروری اشاره می‌کنند که به یک کشور اجازه می‌دهد بر موانع مرتبط با فقر و توسعه فائق آید.

 

مهارت‌های نرم (به انگلیسی: Soft skills) مجموعه مهارت‌هایی است که در تمامی حرفه‌ها قابل پیاده سازی و کاربردی است. این مهارت‌ها، ترکیبی از مهارت‌های تفکر انتقادی، حل مسئله، صحبت در جمع، نگارش‌حرفه‌ای، کار گروهی، سواد رسانه، رهبری، نگرش حرفه‌ای، وجدان کاری، مدیریت شغلی، و مطالعات فرهنگی است. مهارت‌های نرم، دقیقا متضاد مهارت‌های سخت است که مختص هر حرفه و شغل است.

فرهنگ لغت انگلیسی کالینز اصطلاح «مهارتهای نرم» را به عنوان «خصوصیات مطلوب برای برخی از اشکال اشتغال که به دانش کسب شده وابسته نیست تعریف می‌کند: آنها شامل عقل سلیم، توانایی برخورد با افراد و یک نگرش انعطاف پذیر مثبت اند.»

مهارت های نرم به مهارت‌های غیرفنی گفته می‌شود که بر چگونگی کار شما تأثیر دارد و شامل نحوه تعامل شما با همکارانتان، چگونگی حل مسائل و روش مدیریت کارها می‌شود. در این مطلب توضیح می‌دهیم که مهارت ‌‌های نرم چه مهارت‌هایی هستند، چند مورد مهارت نرم را مثال می‌زنیم، پاسخ می‌دهیم چرا مهارت های نرم برای کارفرمایان اهمیت دارند، چطور به کارفرمایان نشان دهیم چنین مهارت‌هایی داریم و چگونه می‌توانیم آن‌ها را بهبود بخشیم.

مهارت‌های نرم عبارتی مرکب است و هر یک از این دو کلمه جنبه تعیین‌کننده مفهوم را توضیح می‌دهند.

کلمه «مهارت» عملکرد عملی را برجسته می‌کند. این اصطلاح به تنهایی معنای گسترده‌ای دارد، و توانایی خاصی را برای انجام وظایف اعم از موارد ساده‌تر مانند «یادگیری نحوه زدن توپ» گرفته تا موارد سخت‌تر مانند «یادگیری خلاقیت» توصیف می‌کند.

کلمه «نرم» برعکس «سخت» است و به معنای «ذهنی، فازی و غیرقابل اعتماد» است. به دلیل ذهنیت آنها، مهارتهای نرم به سختی ارزیابی می‌شوند و هرگز به‌طور کامل تسلط ندارند. علاوه بر این، مبهم بودن توضیح می‌دهد که چرا مهارتهای نرم همیشه توسط کارفرمایان و کارمندان به وضوح قابل درک نیستند.

نرم تنها صفتی نیست که برای توصیف این نوع مهارت‌ها استفاده می‌شود. دانشمندان کلمه “غیر شناختی” را برای هر آنچه که از نظر آنها وجود نداشت، مبتنی بر یا مستقیم از اندیشه عقلانی (که آنها آن را “شناختی” می‌نامیدند) بنیان نهادند. ” این اصطلاح منفی این واقعیت را توصیف می‌کند که مهارت‌های نرم پذیرش نامشخصی دارند، و این بدان معناست که «شناخت چگونه به خوبی تعریف و به خوبی درک می‌شود، در حالی که همه چیز دیگر در یک منطقه تاریک در اطراف این تکه نور روشنفکری وجود دارد». به همین دلیل، کلمه رسمی تر «شرایط فکر کردن» اکنون توسط بسیاری از رهبران آموزش و پرورش ترجیح داده شده‌است.

 

چرا مهارت‌ های نرم اهمیت دارند؟

درک این موضوع دشوار نیست که چرا کارفرمایان به‌دنبال اشخاص دارای مهارت ‌های نرم می‌گردند، اما در هر حال داشتن تخصص ویژه در رشته کاری نیز مهم است؛ مثلا نجار باید در نجاری مهارت داشته باشد؛ اما در هر شغلی کارکنان نیاز دارند که به سایر افراد تیم نیز نزدیک شوند و با آنان در کار تعامل داشته باشند.

نکته دیگری که در این بحث حائز اهمیت است این است که مهارت ‌های نرم، قابلیت انتقال را دارند و شخص، فارغ از شغل خود، این مهارت‌ها را به کار می‌گیرد؛ بنابراین، در محیط کار نیز چنین شخصی می‌تواند سازگارتر باشد.

مهارت‌ های نرم، به‌خصوص در آن دسته از محیط‌های کاری که دارای ارباب‌رجوع هستند، بیشتر اهمیت پیدا می‌کند. کارمندان این مشاغل در تماس مستقیم با مشتریان هستند. توانایی گوش دادن فعال به مشتری و آماده‌کردن خدمات موردنیاز او به‌شکل مؤدبانه و درست،‌ لازمه داشتن مهارت ‌های نرم است.